مقدمه :
بین ایران و افغانستان پیوندهای ناگسستنی فراوان در زمینه های فرهنگی ، مذهبی، زبانی ، نژادی و قومی، هنری و اخلاقی وجود دارد. سابقه این پیوندها به هزاره ها ، قرون و اعصار گذشته بر می گردد، که در بادی امر به شکل نهال دوستی کاشته شد و طی سالیان متمادی و سده های گذشته اکنون به شکل درختی بارور و تنومند در آمده که شاخ و برگش آنچنان گسترش یافته که خلق عظیمی در سایه سار آن به زیست مشترک ادامه می دهند . برای نمونه و به عنوان مشتی از خروار به هرات که یکی از مراکز مهم این پیوندها و بده بستانهای فرهنگی و تاریخی است و قابل تسرّی به کل شهرها و مراکز زیست دو کشور میباشد اشاره می گردد.
الف: هرات یا با تلفظ مردم افغانستان «(هِرات) به کسرهای دوچشم» در فارسی باستان « هَرَیو» نامیده می شد.
« هَرَیو» که به معنای « پرشتاب» است نام خود را از رودی به همین نام گرفته است.
هرات نام شهری در خراسان قدیم است که در شمال غربی افغانستان و در کنار رود هری ( هریرود) واقع شده و پس از اسلام کانون نشرمعارف اسلامی گردید و در عهد پسران امیر تیمور گورگانی به عنوان پایتخت انتخاب شد. هرات یکی از کلان شهرهای افغانستان و مرکز ولایت هیرات و پس از کابُل دومین شهر پر جمعیت افغانستان محسوب می شود. مردم آن به زبان فارسی با لهجه هراتی سخن می گویند. هرات به خاطر مناره ها و معماری های عالی و مجلل خود شهرت جهانی دارد. بسیاری از شاعران و نویسندگان و عارفان و صوفیان فارسی و خطّاطان معروف خطوط اسلامی نسخ، ثلث و نستعلیق در این شهر زاده شده و یا زیسته اند که از آن جمله:
۱- خواجه عبدالله انصاری معروف به ” پیرهرات، بزرگترین شاعر و عارف فارسی زبان است.”
۲- میرعبدالله واحد « مشهور به سلطان آفا»
۳- عبدالرحمن جامی (شاعر سده نهم هجری)
۴- امام فخر رازی ( مفسّر قرآن کریم و شاعر سده ششم هجری)
۵- کمال الدین بهزاد (بزرگترین نقاش و مینیاتوریست عصر تیموریان)
۶- غیاث الدین نقاش ( نقاش و مینیاتوریست عصر تیموریان)
۷- امیرعلیشیر نوائی ( دانشمند و شاعر عصر تیموری)
۸- میرعلی هروی ( خوشنویس عصر تیموریان)
۹-گوهر شاد بیگم (همسر مسلمان سلطان شاهرخ تیموری که مسجد گوهرشاد به دستور و با هزینه وهمت وی ساخته شد وی یکی از زنان نیکوکار و نامدار هرات به شمار می آید . مسجد گوهر شاد در مشهد در جنوب حرم علی ابن موسی الرضا علیه السلام و در سال ۸۲۱ هجری قمری بنا گردید و به دلیل ظرافت و زیبایی کاشیکاری و خط، اسلوب معماری، گچ بری، آینه کاری ، مُقَرَنسها از شاهکارهای معماری ایرانی دوره تیموری است و پر بازدیدترین مسجد در ایران است . پس از بمباران شدن این مسجد توسط روسها در سال ۱۳۳۰هـ. قمری و صدمه دیدن گنبد و ایوان مجدداً مرمت گردید و به حالت سابق در آمد.
۱۰- سیفی هروی ( مورخ سده ۸ هجری و مؤلف تاریخنامه هرات)
۱۱- ابوعبدالله هروی
۱۲- سید عبدالله مختار
۱۳- سعادت ملوک تابش ( که سه نفر اخیر از عرفا و بزرگان و مشایخ هرات بوده اند و پیروان بیشماری در افغانستان و ایران داشته و دارند.
شهر هرات در زمان « بایسنقرمیرزا» که یکی از شاهزادگان تیموری بود و خود در زمره بزرگترین خطّاطان عصر به شمار میرفت مرکز تجمع هنرمندان شده بود و فقط در یک آموزشکده نقاشی، شصت استاد علم به تعلیم هنرجویان و انجام سفارشهای محوله خوشنویسی ، نگارگری ، تذهیب، جلد سازی، صحافی و کتاب سازی اشتغال داشتند . کانون فرهنگی « بایسنقرمیرزاً» در هرات به « دارالصنایع» معروف و نفیس ترین مینیاتورها و استادانه ترین خوشنویسی ها از کتابهای شاهنامه، لیلی و مجنون، بوستان گلستان در “دارالصنایع” ” بایسنقرمیرزا” در هرات خلق می شد. مجموعه ی این «آفرینش های هنری» به «مکتب هرات» موسوم گردید. آثار مزبور در حال حاضر زینت بخش موزه های معروف جهان است. از ویژگی های مینیاتورهای مکتب هرات ، ترسیم انسانها به صورت ریز و کوچک است و بر خلاف نقاشان چینی هرگز طبیعت را به عنوان نهایتی از احساسات و عواطف و به گونه ای مجرد و انتزاعی مورد توجه قرار نداده اند، بلکه بیشتر به انسان و تفکرات وی در حالت انسانی پرداخته اند.
در این نوع آثارهنری انسانها با صورتی استخوانی و انبوهی از محاسن ترسیم شده اند که با نظاره آسمان و ابرها غرق در اندیشه و عظمت خلقت شده اند و حیرانی و سرگشتگیشان با بهره گیری از دوایر و انحناها و خطوط چهره و پیشانی و استعانت از رنگهای فیروزه ای ، سبز، لاجوردی، نیلگون و آبی به بهترین شکل بیان گردیده است. در این نگارگری ها واقع گرائی در ترسیم گل و گیاه ، تنوع رنگ در قلمگیری ریزه کاری در معماری مهارت در ترسیم طراحی اندام، تراکم در مرکز صحنه، استفاده از ترکیب بندی دایره به چشم می خورد شاهنامه بایسنقری شامل ۳۳ صحنه است که به صورت دست نخورده در موزه کاخ گلستان در تهران نگهداری می شود. کلیله و دمنه بایسنقری، معراج نامه، بوستان سعدی، خمسه نظامی، مرّقع گلشن، دیوان میر علیشیر نوائی، هشت بهشت از دیگر کتبی است که در دوره پادشاهی “شاهرخ میرزا تیموری” و ” سلطان حسین بایقرا” در هرات تصویر سازی شده اند .
” سلطان حسین بایقرا” فرزند ” شاهرخ میرزا تیموری” و نوه ” امیر تیمور گورکانی ” است . پسر” بایسنقرمیرزا” به نام ” علاء الدوله ” تا سال ۱۴۴۷ میلادی مکتب هرات و یادگار پدر و پدر بزرگ را به بهترین شکل سرپرستی کرد. دیوارنگاری، پرده نگاری قلمدان نگاری زیر مجموعه نقاشی مکتب هرات است و مکتب تبریز و مکتب اصفهان آبشخورشان مکتب هرات بود و خلق شاهکارهای هنری که تبلور آن در مساجد اصفهان و تبریز به چشم میخورد زائیده کوشش ها و تلاش هایی است که بیش از یک قرن در مکتب هرات ایجاد شد و پرورش یافت و اساتیدی نظیر جعفر بایسنقری (خوشنویس) میر علی هروی ( خوشنویس) قوام الدین ( مجلّد ساز) پیر احمد باغشمالی، میرخلیل خواجه غیاث الدین ، امیر شاهی سبزواری، روح الله میرک، سلطانعلی مشهدی، حاجی محمود هروی شاه مظفر تحت نظر و سرپرستی شخص « بایسنقر میرزا» در کتابخانه شاهی در هرات به خلق آثار متعدد هنری در زمینه های خطاطی، جلد سازی، نگارگری، صحافی و کتاب سازی و سایر هنرهای مرتبط اشتغال داشته اند. معروفترین استادکاران مکتب هرات «کمال الدین بهزاد» است که کتاب مصور و معروفی به نام « ظفرنامه تیموری را به وجود آورد به گفته کارشناسان هنر جهانی آثار وی سرآمد تمام مینیاتورهائی است که بعد از او در ایران ساخته شده است حتی هنرمندان هند و عثمانی نیر تحت تأثیر مکتب هرات اصول این مکتب را در کارهایشان تکرار کرده اند.
ب: نمونه ایی از اندیشمندان و متفکران، سید جمالدین اسد آبادی
از متفکران اندیشه در قرن حاضر که متعلق به فرهنگ هر دو کشور میباشد سید جمال الدین اسد آبادی و از نوابغ عالم اسلام است . اسلام شناسان نظیر” گلدزیهر” و ” جمیر” مینویسند: « بنا بر گزارش خود سید جمال او متولد اسعد آباد نزدیک کُنر در شرق ناحیه کابل افغانستان و از خانواده ای حنفی مذهب بوده» و مورخ دیگری به نام نیکی کِدی» عقیده دارد او در روستای اسد آباد، نزدیک همدان در خانواده ” محلی سادات” به دنیا آمده است . در هر حال صرف نظر از اختلاف در محل تولد وی نامبرده اندیشمند سیاسی بینظیر و مبلغ اندیشه اتحاد اسلام بود و از اولین نظریه پردازان بنیاد گرائی اسلامی محسوب می گردد. او اولین متفکر مدرن و فعال اجتماعی بود که نسبت به بیماریهای اجتماعی جوامع مسلمان و ضعفهای موجود در آن هشدار داد و در مقابل قدرتهای غربی اسلام گرائی را تبلیغ کرد و تأثیر اندیشه های او در کلیه کشورهای اسلامی بخصوص ایران و مصر غیر قابل انکار است .
آنچه که شخصیت این اندیشمند بی نظیر را از دیگر متفکران متمایز میکند اکتیویست ” activist” بودن اوست که به موازات تولید اندیشه اقدام به مسافرتهای گوناگون و مذاکره و مباحثه با سردمداران و سلاطین وقت و قدرتمندان میکرد و تلاش میکرد با استدلال و نفوذ کلمه مخاطبان مستبد خود را رام کند و آنها را به وظائف و تکالیفشان در برابر مردم آشنا کند و آنها را وادار به اجرای این تکالیف نماید وی در ۱۸ سالگی به اکثر علوم رایج آنزمان مسلط شد بعد به هند و سپس به حجاز و مکه سفر کرد سرانجام به افغانستان مراجعت نمود و شریک اسرار و مشاور دولت محمد خان امیر افغانستان شد و در جنگ هرات نیز حضور فعالانه داشت .
سید جمال در مصر
بعد از آن به مصر رفت و استاد جامع ” الازهر” شد و به تدریس منطق و فلسفه پرداخت ” شیخ محمد عَبدُه” و گروهی از فضلای مصر و در کلاس درس او حاضر میشدند.
سید جمال در هند
به هندوستان سفر کرد و در هند علیه استعمار انگلیس به تبلیغ پرداخت . در هند مدتی توقیف شد.
سید جمال در اروپا
از آنجا و از راه دریای سرخ به اروپا رفت در لندن و پاریس مورد توجه مقامات آن کشور واقع شد و در پاریس به انتشار روزنامه ” عُرَوَةُ الوثقی” با همکاری ” شیخ محمد عبده” پرداخت و افکار خود را در مورد اتحاد اسلام در روزنامه مزبور در ۱۸ شماره منتشر کرد.
سید جمال در ایران
بعدا ً از راه حجاز عازم بوشهر شد و از بوشهر عازم تهران گردید و با ناصر الدین شاه ملاقات کرد و از ضرورت قانون گفت ولی شاه با او مخالفت کرد و امر به اخراج او از ایران داد مجدداً به اروپا رفت و به دعوت شاه و صدر اعظم ایران دوباره به ایران بازگشت و باز از ایران اخراج شد و به بغداد و بصره رفت و سپس عازم اروپا شد.
سید جمال در عثمانی
عبدالحمید سلطان عثمانی او را دعوت کرد تا به استانبول برود. دعوت سلطان را اجابت کرد ولی پس از مدتی از چشم سلطان افتاد و مواجب او قطع شد و در نهایت فقر زندگی کرد تا سرانجام به بیماری سرطان فک مبتلا گردید و در سال ۱۲۷۵ هجری شمسی وفات یافت.
نظریه سید جمال در سالهای پایان زندگی
سید جمال الدین در یکی از نوشته های خود در اواخر عمر آورده است:
« افسوس میخورم از اینکه کِشته های خود را نَدَریدم. ای کاش من تمام افکار خود را در مزرعه مستّعد افکار ملّت کاشته بودم. چه خوش بود تخمهای بارور و مفید خود را در زمین شوره زار سلطنت فاسد نمی نمودم. آنچه در آن مزرعه ( مردم) کاشتم به ثمر رسید و هرچه در این کویر ( سلاطین و نخبگان حکومتی) غَرس نموده ام فاسد گردید» مزار و بنای یاد بود سید جمال
مقامات دولتی در افغانستان مقبره سید جمال الدین اسد آبادی را در دانشگاه کابل برقرار کرده و بنای یاد بودی نیز بر فراز آن ساخته اند.
نتیجه گیری
وجود فرهنگ ، زبان آداب و رسوم و مذهب مشترک بین ملتهای ایران و افغانستان شرایط و اوضاع و احوالی فراهم کرده که باشندگان کشور افغانستان در ایران مطلقاً خود را بیگانه نمیدانند، زیرا هم پیوندهای مشترک و هم آمال و آرزوهای پیشرفت و هم وجود افکار و اندیشه های مشابه در خردمندان و اندیشمندان هر دو ملت حاکی از درک مشترک و عمیقی است که در آحاد مردمان این دو کشور برادر و همسایه استمرار داشته و خواهد داشت ، هرگاه حضور فعال کارگران و تکنسینها و صنعتگران افغانستان را در قسمت اعظم فعالیتهای اقتصادی نظیر کشاورزی، کاشت نهال و پرورش میوه و برداشت آن . دامپروری و مرغداری ساختمان سازی ، راه سازی ، زیر ساخت های مترو، زرگری و جواهر سازی ریخته گری، صنایع چوب و کاغذ، بافندگی، تهیه کفش و … دوزندگی انواع لباس قالی بافی و غیره در ایران فعلی و در شهرهای مختلف ایران در نظر آوریم متوجه اهمیت حضور میلیونی آنان میشویم ، نحوه فعالیت آنان، انضباط کاری ، قناعت و سخت کوشی، کم حرفی وبی ادعائیشان موجب شده که کارفرمایان ایران در بکارگیری آنان ذره ای تردید به خود راه ندهند.